مردی که زیاد میدانست (فیلم ۱۳۶۳) فیلمی به کارگردانی یداله صمدی و نویسندگی حسن هدایت،جمال امید ساختهٔ سال ۱۳۶۳ است.
کارمند جوانی که از زندگی سخت خود ناراضی است، با پیرمرد مرموز سیاهپوشی ملاقات میکند. پیرمرد اظهار میدارد که میتواند کارمند را به مرادش برساند، با این شرط که در راه صواب گام بردارد. کارمند میپذیرد. پیرمرد روزنامهٔ سه ماه بعد را که خبر جنگ ایران و عراق در آن چاپ شدهاست به او نشان میدهد. کارمند با خرید اجناس و کالاهای ضروری و احتکار آنها و سپس فروش آنها در روزهای جنگ ثروت کلانی به جیب میزند. اما نامزد خود را از دست میدهد و از دوستانش نیز جدا میافتد. پیرمرد مرموز او را از ادامهٔ راه ناصواب نهی میکند و در آخرین ملاقات توصیه میکند یا مرد جوان به زندگی پیشین خود بازگردد، یا مرگ در انتظارش خواهد بود. ترس از مرگ کارمند را بر آن میدارد که اموال غیرمشروع را به بنیادهای خیریه ببخشد و زندگی شرافتمندانه را از سر گیرد.
نام فیلم: من زمین را دوست دارم
کارگردان: ابوالحسن داوودی
سال تولید: 1372
موضوع: کمدی
بازیگران: علیرضا خمسه ، بهزاد خداویسی ، فریبرز عرب نیا ، آتنه فقیه نصیری ، مهری مهرنیا ، حسین محب اهری ، منوچهر حامدی ، محمود بهرامی ، محمد ورشوچی ، ژانت آواناسیان ، اسماعیل گرامی …
خلاصه داستان فیلم من زمین را دوست دارم :
خسرو که کارش رانندگی تاکسی است، یک شب با موجودی فضایی که خود را خپیت مینامد، روبرو میشود. رفتار غیر عادی و پیشبینی نشده خپیت مشکلاتی برای خسرو پدید میآورد. خسرو علت حضور خپیت در زمین را نمیداند تا اینکه زنی فضایی نیز به زمین میآید. و اوست که فاش میکند که خپیت به لحاظ مخالفت فرماندهان سیاره با ازدواج او، به زمین تبعید شده است. به زودی پای موجودات فضایی دیگر که قصد بازگرداندن زن و مرد فضایی را دارند به زمین گشوده میشود…
…………………………
من زمین را دوست دارم فیلمی به کارگردانی ابوالحسن داوودی، نویسندگی پیمان قاسمخانی و تهیهکنندگی منوچهر محمدی ساخته سال ۱۳۷۲ است. این فیلم در ۲۹ تیر ۱۳۷۳ در سینماهای ایران اکران شده است.
نام فیلم: مردی که زیاد می دانست
سال تولید: 1363
کارگردان: یدالله صمدی
موضوع: کمدی / اجتماعی
بازیگران: عنایت اله شفیعی، شیرین گلکار، مرتضی حاج سید احمدی، جعفر والی، محمد برسوزیان، اصغر زمانی، کیومرث ملک مطیعی، علیرضا هدایی، اکبر دودکار، محمد ورشوچی، ملیحه نیکجومند، ملیحه نصیری، رؤیا بشیری، امیر شفیعی، اکبرعلی عباسزاده، محمد بصیری، غلام ژاپنی، شمس الدین دولتشاهی، کاظم نظامی، اکبر نادری …
خلاصه داستان فیلم مردی که زیاد می دانست:
کارمند جوانی که از زندگی سخت خود ناراضی است، با پیرمرد مرموز سیاهپوشی ملاقات میکند. پیرمرد اظهار میدارد که میتواند کارمند را به مرادش برساند، با این شرط که در راه صواب گام بردارد. کارمند میپذیرد. پیرمرد روزنامهٔ سه ماه بعد را که خبر جنگ ایران و عراق در آن چاپ شدهاست به او نشان میدهد. کارمند با خرید اجناس و کالاهای ضروری و احتکار آنها و سپس فروش آنها در روزهای جنگ ثروت کلانی به جیب میزند. اما نامزد خود را از دست میدهد و از دوستانش نیز جدا میافتد. پیرمرد مرموز او را از ادامهٔ راه ناصواب نهی میکند و در آخرین ملاقات توصیه میکند یا مرد جوان به زندگی پیشین خود بازگردد، یا مرگ در انتظارش خواهد بود. ترس از مرگ کارمند را بر آن میدارد که اموال غیرمشروع را به بنیادهای خیریه ببخشد و زندگی شرافتمندانه را از سر گیرد…