نام فیلم: باشو غریبه کوچک
کارگردان: بهرام بیضایی
سال تولید: 1364
موضوع: اجتماعی
زمان: 121 دقیقه
بازیگران: سوسن تسلیمی ، عدنان عفراویان ، پرویز پور حسینی ، اکبر دودکار ، فرخ لقا هوشمند …
خلاصه فیلم باشو غریبه کوچک :
در یکی از بمبارانهای جنوب کشور در جریان جنگ ایران و عراق، پسرکی به نام «باشو» که ویرانی خانه و خانواده خود را بهچشم دیده، خود را به کامیونی در حالِ کوچ میاندازد و در آن خوابش میبرد و زمانی که چشم میگشاید، کامیون به شمال کشور رسیده است. او از ترس انفجارهایی که برای عملیات راهسازی است، میگریزد و در آن سوی جنگل، به مزرعه زنی به نام «ناییجان» میرسد که با دو فرزندش و در غیاب شوهری که برای کسب درآمد به سفر رفته، زندگی و کار میکنند. ناییجان به باشو نان و آب میدهد و میکوشد بداند کیست و زبان او را بفهمد. اما زبان پسرک جنوبی برای او قابل فهم نیست؛ همچنان که باشو هم نمیتواند زبان محلی او را دریابد. باشو در عوضِ محبتهای ناییجان میکوشد به او در کارها کمک کند و تصور میکند این خواستِ شویِ در سفرِ ناییجان هم هست؛ غاقل از آن که …
بهرام بیضایی در مصاحبهای با «ماهنامه سینمایی فیلم» درباره چگونگی شکل گیری ایده اولیه فیلم میگوید که در جریان سالهای جنگ، هرگاه به شمال کشور سفر میکرده و پناهندگان و مهاجران جنگی را که از جنوب کشور بدانجا مهاجرت کرده بودند، میدیده؛ از خود می پرسیده که اولین جنوبی که به شمال آمده، چه احساسی داشته، چه افکاری در ذهن او گذشته، چگونه حرفهایش را به دیگران منتقل کرده و چطور با آن محیط سازش پیدا کرده است؟ وی در همان مصاحبه میگوید که ایده اصلی فیلم “باشو غریبه کوچک” متعلق به سوسن تسلیمی است که مضمون اولیه فیلم باشو غریبه کوچک را در طرح کوتاهی، با بیضایی در میان میگذارد و بیضایی از او میخواهد که خودش داستان آن را بنویسد. سوسن تسلیمی داستان کوتاهی مینویسد که تفاوتهایی با فیلمنامه فعلی داشته و از جمله، تأکید بیشتری بر وقایع جنگ جنوب داشت. بیضایی که تصور میکرده در آن برهه، نیازی به چنین داستانی نیست، بر اساس همان طرح اولیه، داستان دیگری مینویسد و به کانون پرورش میدهد که مورد تصویب واقع میشود.
نام فیلم: کفش های میرزا نوروز
کارگردان: محمد متوسلانی
سال تولید: 1364
موضوع: کمدی
بازیگران: علی نصیریان ، محمد علی کشاورز ، سعید امیرسلیمانی ، زهرا برومند ، جمشید لایق ، كاظم افرندنیا ، عزت الله رمضانی فر ، رضا عبدی ، محمد ورشوچی ، محمدعلی ساربان ، محسن اصلانی ، سامی تصحنی ، ایرج صفدری …
نویسنده: داریوش فرهنگ
خلاصه داستان فیلم کفش های میرزا نوروز :
میرزا نوروز عطاری است که حاضر نیست کفشهای کهنه و پر از وصلهٔ خود را به دور انداخته و کفشهایی نو بخرد و همین امر سبب شده تا مردم شهر او را دست بیندازند و مسخره کنند. همسر و فرزندان میرزا نیز که دیگر طاقت این وضع را ندارند او را ترک کرده و شرط بازگشتشان را خرید کفشهایی نو از سوی میرزا قرار میدهند. سرانجام میرزا بااکراه رضایت به خرید کفشهایی تازه میدهد و میخواهد که کفشهای وصله خوردهٔ خود را به دور بیندازد، ولی به هرکجا که پرتابشان میکند، کفشها برایش دردسرساز شده و با خلق حادثهای، میرزا را به نزد قاضی شهر میبرند. این ماجرا تا آنجا پیش میرود که میرزا نوروز در شرف قصاص و از دست دادن سر خویش قرار میگیرد…
……………………
کفشهای میرزا نوروز نام یک فیلم کمدی ایرانی است به کارگردانی محمد متوسلانی و نویسندگی داریوش فرهنگ که در ۱۳۶۴ ساخته شده و بازیگرانی همچون علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، سعید امیرسلیمانی و جمشید لایق در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
دوبلورها
نام فیلم: هویت
کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا
سال تولید: 1364
موضوع: اجتماعی / دفاع مقدس
بازیگران: جلیل فرجاد، رضا اسدی ، علی غلامی، ابوالقاسم مبارکی، احمد ناطقی، محسن عظیمینیا …
خلاصه داستان فیلم سینمایی هویت:
ناصر پویان فر به همراه گروهی از دوستانش با موتور سیکلت به شمال کشور میروند، بر اثر سهل انگاری با پسر بچهای برخورد میکند. درد و عذاب وجدان سبب میشود که او از جمع دوستانش جدا شود و به تهران باز گردد. در راه با یک تریلی تصادف میکند و به شدت آسیب میبیند. آمبولانسی که او را به بیمارستان منتقل میکند به دلیل نقص فنی در راه میماند و ناصر با آمبولانس مجروحان جنگی به بیمارستان منتقل میشود. او که هویت خود را به خاطر نمیآورد واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهد. پرستاران، دکتر و بیماران با او رفتاری عادی دارند و به او کمک میکنند تا هویت خود را بازیابد…
نام فیلم: آب باد خاک
کارگردان: امیر نادری
سال تولید: 1364
موضوع: اجتماعی
بازیگران: مجید نیرومند ….
خلاصه داستان فیلم آب باد خاک:
نوجوانی در پی یافتن پدر و مادر و اقوامش به زادگاه خود که بیابانی است خشک و بی آب و علف، باز می گردد. او موقعی می رسد که مردم دسته دسته از باد و خاک و بی آبی می گریزند. پدر و مادر نوجوان نیز خانه و کاشانه را رها کرده گریخته اند. پسرک موقعی که از یافتن پدر و مادر خود و کوچ بی پایان اهالی زادگاهش خسته شده، کلنگ به دست می گیرد و زمین را می کند، آنقدر که دریایی از آب فوران می کند…
نام فیلم: توهم
کارگردان: سعید حاجی میری
سال تولید: 1364
موضوع: حادثه ای / انقلابی
بازیگران: جلیل فرجاد، محمدرضا عالی پیام، ملیحه نظری، علی جاویدان، رضا بنفشهخواه، ابراهیم حاتمیکیا، محسن صادقی …
خلاصه داستان فیلم سینمایی توهم:
دو تن از اعضای سازمان مجاهدین در یک خانه تیمی پناه گرفتهاند. یکی از آنها نسبت به مواضع فکری وسیاسی سازمان تردید دارد، اما دیگری همچنان بر ادامه راه راسخ است آن دو به دنبال حادثهای خیال میکنند که به محاصره نیروی انتظامی گرفتار شدهاند، تلاش میکنند تا اسناد درون سازمانی را در آتش بسوزانند و با نیروهایی که به آنها هجوم آوردهاند مقابله کنند. در این کشاکش آن که نسبت به سازمان در تردید است، می گریزد و دیگری دوست رابط خود را که وارد خانه شده است به اشتباه از پا در می آورد…
نام فیلم: تفنگ شکسته
کارگردان: مهدی معدنیان
سال تولید: 1364
موضوع: حادثه ای / اکشن
بازیگران: عنایت بخشی، فخری خوروش، کیومرث ملک مطیعی، منوچهر حامدی، کاظم افرندنیا، شهاب عسگری، حسین خانی بیک، احمد بهروزی، صوری ظفر، خسرو امیرصادقی، پروین سامی وش، امیر وطن زاد، حسن غمخوارف اصغر قزلباش، ایرج نوروزی …
خلاصه داستان فیلم سینمایی تفنگ شکسته:
بکتاش، معدن فیروزه ی وزیر صنایع و معادن را در روستای قلعه بالا اداره می کند. آقاعمو و گروهی از اهالی روستا از جمله قادر در معدن به کار مشغولند. قادر قطعه ای فیروزه می یابد و به آقاعمو می دهد. عوامل بکتاش قادر را در معدن به قتل می رسانند. آقاعمو و کارگران به تلافی اعتصاب می کنند. آقاعمو برای تعیین قیمت فیروزه فرزندش جلیل را به شهر می فرستد، اما عوامل بکتاش او را در میان راه به قتل می رسانند و برای ضربه زدن به معدنچیان انبار غله ی روستا را به آتش می کشند. آقاعمو مخالف درگیری با بکتاش است، اما برادر و دو پسر دیگرش، بدون اطلاع او به خانه ی بکتاش هجوم می برند پسران آقاعمو، کشته می شوند. آقاعمو در پی انتقام تفنگ شکسته اش را از زیر خاک بیرون می آورد…
نام فیلم: اتوبوس
کارگردان: یدالله صمدی
سال تولید: 1364
موضوع: اجتماعی / کمدی / ماجرایی
بازیگران: هادی اسلامی، حمید طاعتی، مرتضی حاج سید احمدی، سعید عباسی، محمدرضا مرسلی، اصغر زمانی، یوسف صمدزاده، محمدقاسم پورستار، احمد مظلومی، مهری مهرنیا، خسرو دستگیرف، غلامرضا عزیزی، بهمن احمری، هرمز اوهانس، عباس نیک زاد …
خلاصه داستان فیلم سینمایی اتوبوس:
اهالی یک روستا به دو گروه بالادهی و پایین دهی (حیدری و نعمتی) تقسیم شدهاند. سرکرده نعمتیها نمکزار خود را به کدخدا، که به دشمنی و کینه بین دو گروه دامن میزند می فروشد و یک اتوبوس مستعمل میخرد تا با آن مسافرکشی کند. ورود اتوبوس به روستا کار گاریچی (مسافرکش) حیدریها را کساد میکند و اختلافها بیش تر میشود. در این میان کدخدا سرکرده حیدریها را ترغیب میکند تا آسیابش را به او ــ کدخدا ــ بفروشد و اتوبوسی بخرد. کش مکش بیش از پیش بالا میگیرد. وساطتها و نصایح معلم روستا و ریش سفید ده کارساز واقع نمیشود. کمبود مسافر و کسادی کار سبب میشود که اقساط اتوبوس نعمت خان عقب بیفتد، و هنگامی که فروشندگان اتوبوس برای ضبط اتوبوس مستعمل پا به ده میگذارند نعمت خان با چوب دستی به سراغ کدخدا میرود و نمکزار خود را طلب میکند…