نام فیلم: بله برون
سال تولید: ۱۳۸۲
زمان : ۹۰ دقیقه
ژانر: اجتماعی
کارگردان: داوود موثقی
بازیگران: جمشید مشایخی ، ثریا قاسمی ، فتحعلی اویسی ، سیروس گرجستانی ، شراره درشتی ، رامش صفایی ، سارا جهرمی ، محمدرضا صادقی و…
خلاصه داستان : عزت بخشنده، پیرمرد هفتاد ساله ای است که وضع مالی بسیار خوبی دارد، صاحب پنج فرزند دختر شده که دو دخترش را از دست داده و بقیه ی دخترانش ازدواج کرده اند. دامادهای آقا عزت، گرچه آدم های با شخصیت و خوبی به نظر می رسند اما از نظر مالی شرایط ناگواری دارند و عزت با حمایت همسرش شوکت تصمیم دارد بخشی از دارایی خود را به دخترها و دامادهایش بدهد تا بلکه در زنده بودنش خوشحالی آن ها را ببیند. در جلسه ای که برای تنظیم وصیت نامه و تقسیم اموال برگزار می شود، بین دامادها بر سر ارثیه درگیری شدیدی پیش می آید. عزت که وضع را چنین می بیند وصیت نامه را پاره می کند و همه را از خانه اش می راند. پس از چند ماه عزت که دچار یک بیماری سخت شده بار دیگر با تشویق همسرش گناهان دامادهایش را می بخشد و مجدداً تصمیم به تقسیم ارثیه بین آنان می گیرد، اما هنگامی که عزت می خواهد وصیت نامه را امضا کند، حال شوکت به هم می خورد و زمانی که به پزشک مراجعه می کنند، با شگفتی از موضوع حامله بودن شوکت آگاه می شوند که باعث می شود تقسیم ارثیه بار دیگر به تعویق بیفتد، این در حالی است که سارا و سامان، دو نوه ی عزت، نامزد هستند و هر بار ازدواج آن ها به دلیل امضا نشدن وصیت نامه به تعویق می افتد و همه ی امید و آرزوی آن ها برای ازدواج کردن به امضای این وصیت نامه بستگی دارد. از طرفی، دامادهای خانواده که می فهمند مادرزنشان حامله است از ترس اضافه شدن ورثه ی تازه سعی می کنند کاری کنند که بچه ی شوکت خانم سقط شود. اما همه ی نقشه هایشان در این راه، ناکام می ماند و در این مسیر بلاهای مختلفی سرشان می آید. پس از مدتی در آزمایش سونوگرافی معلوم می شود شوکت خانم سه قلو حامله است و هر سه فرزندش هم پسر هستند. بچه ها به دنیا می آیند و عروسی سارا و سامان هم برگزار می شود.
نام فیلم: بله برون
کارگردان: داوود موثقی
سال تولید: 1382
موضوع: کمدی
بازیگران: جمشید مشایخی، ثریا قاسمی، فتحعلی اویسی، سیروس گرجستانی، خسرو امیرصادقی، شراره درشتی، رامش صفایی، حسن رضیانی، محمود بهرامی، بهزاد رحیم خانی، مریم بخشی، شیما ساداتی، رمضان صابری …
خلاصه داستان فیلم سینمایی بله برون:
عزت بخشنده، پیرمرد هفتاد سالهای است که وضع مالی بسیار خوبی دارد، صاحب پنج فرزند دختر شده که دو دخترش را از دست داده و بقیهٔ دخترانش ازدواج کردهاند. دامادهای آقا عزت، گرچه آدمهای با شخصیت و خوبی به نظر میرسند اما از نظر مالی شرایط ناگواری دارند و عزت با حمایت همسرش شوکت تصمیم دارد بخشی از دارایی خود را به دخترها و دامادهایش بدهد تا بلکه در زنده بودنش خوشحالی آنها را ببیند. در جلسهای که برای تنظیم وصیتنامه و تقسیم اموال برگزار میشود، بین دامادها بر سر ارثیه درگیری شدیدی پیش میآید. عزت که وضع را چنین میبیند وصیتنامه را پاره میکند و همه را از خانهاش میراند. پس از چند ماه عزت که دچار یک بیماری سخت شده بار دیگر با تشویق همسرش گناهان دامادهایش را میبخشد و مجدداً تصمیم به تقسیم ارثیه بین آنان میگیرد، اما هنگامی که عزت میخواهد وصیتنامه را امضا کند، حال شوکت به هم میخورد و زمانی که به پزشک مراجعه میکنند، با شگفتی از موضوع حامله بودن شوکت آگاه میشوند…