یک گروه پنج نفره از اعضای جهاد سازندگی، که به کردستان اعزام شده اند مشغول ساختن مدرسه هستند. از سوی خوانین محلی و اعضای حزب دموکرات کردستان ایران مورد آزار قرار می گیرند. تعدادی از آنان از جمله مهندس گروه و برادرش به دست دموکرات ها گرفتار می شوند. مدتی بعد این گروه را به همراه تعدادی دیگراز زندانیان به «دوله تو» منتقل می کنند. در زندان جدید یک درجه دار ارتش ـ که مخالف جمهوری اسلامی است و در موقع فرار از مرز دستگیر شده ـ با موعظه های جهادگران به آنان می پیوندند و پس از ماجراهایی اعدام می شود. زندانیان با برگزاری نماز جماعت و جلسه دعای کمیل مخالفت خود را نشان می دهند. دموکرات ها، که درگیر مشکلات اقتصادی و سیاسی هستند، تصمیم می گیرند منطقه را ترک کنند و به آن سوی مرز بروند. برای از بین بردن زندانیان قرار بر این می گذارند که هواپیماهای عراق زندان دوله تو را بمباران و زندانیان را قتل عام کنند.
سروان عباس دوران، خلبان موفق نیروی هوایی که دشمن چندبار در ترور او ناکام مانده، سرپرستی عملیات دشواری بر فراز خاک بغداد را به عهده می گیرد و همراه با یک اسکادران شامل ده هواپیمای جنگنده به بغداد هجوم می برد تا علاوه بر گذشتن از دیوار مستحکم پدافند بغداد، با پرواز در ارتفاع پایین دیوار صوتی را بشکند. هدف از این عملیات ناامن نشان دادن بغداد است که به عنوان شهر میزبان کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد انتخاب شده است. داوید، مسئول خارجی ستاد خبری بغداد، با هجوم هواپیماهای ایرانی می گریزد و بلومی، خبرنگار مشهور مستقل خارجی که به بغداد دعوت شده، با گروهش تنها می ماند. بلومی که برای امن نشان دادن بغداد تبلیغات زیادی به راه انداخته، با دیدن هواپیماهای ایرانی نظرش عوض می شود و گروه همراهش را وادار به عکاسی و فیلمبرداری برای تهیه گزارشی تازه از وضعیت بغداد می کند. درحالی که عراقی ها سعی دارند حضور هواپیماهای ایرانی را یک مانور داخلی جلوه دهند، هواپیمای سرهنگ عباس دوران ـ که با دو درجه ارتقا از درجه سروانی به سرهنگی رسیده ـ دچار نقص فنی می شود و به اصرار او، هواپیمای همراهش بازمی گردد تا پیروزی در عملیات را به اطلاع نیروهای خودی برساند. سرهنگ عباس دوران با هواپیمای در حال انفجار خود به تنهایی در ارتفاع پایین بر فراز بغداد پرواز می کنند و به هتل محل اقامت خبرنگاران برخورد می کند.
مردی شبیه باران فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سعید سهیلی ساختهٔ سال ۱۳۷۵ است.
در جنگ ایران و عراق یک هواپیمای ارتش ایران، پس از انجام مأموریتی درخاک عراق، مورد حمله عراقی ها قرار می گیرد و در کردستان عراق سقوط می کند. خلبان با چتر نجات فرود می آید. گروهی از نظامیان در پی دستگیری او هستند. خلبان به کمک یک تکاور ایرانی که برای انجام مأموریتی با لباس مبدل وارد کردستان عراق شده، نجات می یابد. هر دو پس از درگیری با نظامیان دشمن به همراه گروهی از مبارزان کرد عراقی به روستایی پناه می برند. نظامیان آنان را تعقیب می کنند خلبان و تکاور با موتور سیکلت می گریزند. یک هلی کوپتر عراقی آن دو را تعقیب می کند. در نزدیکی مرز نیروهای ایرانی هلی کوپتر را سرنگون می کنند. خلبان و تکاور، سوار بر موتور سیکلت، درنزدیکی مرز به سرعت به میدان مین نزدیک می شوند. اشاره سربازان ایرانی که می کوشند آن دو را متوجه خطر کنند مؤثر نمی افتد و در برخورد موتور سیکلت با مین تکاور کشته می شود و خلبان نجات می یابد.
داستان این فیلم مربوط به اواسط دهه ۶۰ و اوج دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق است که قصه مردی حدود ۵۰ ساله در تهران را روایت میکند که مشغول قاچاق نوارهای لس آنجلسی و فیلمهای ویدئویی بوده و در اثر یک اتفاق در مییابد که توموری در سر دارد و تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند.
ضد گلوله (فیلم)
ضد گلوله فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مصطفی کیایی و تهیهکنندگی رضا رخشان محصول سال ۱۳۹۰ است
کارگردان مصطفی کیایی
تهیهکننده رضا رخشان
نویسنده مصطفی کیایی
بازیگران مهدی هاشمی
مسعود کرامتی
ژاله صامتی
سعید آقاخانی
جوایز فیلم ضد گلوله به شرح زیر است.
دیپلم افتخار بهترین فیلم (رضا رخشانی) سیامین دوره جشنواره فیلم فجر
سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (مصطفی کیائی) سیامین دوره جشنواره فیلم فجر
بازیگران : حمید فرخ نژاد – لادن مستوفی – باران کوثری – حبیب دهقان نسب – آتش تقی پور – آرتویت زهرابیان و …
خلاصه داستان : چهلمین روز بعد از آغاز جنگ تحمیلی، دریاقلی سورانی پس از آن که خانواده اش را از شهر آبادان راهی می کند، به اوراق فروشی خود در حاشیه بهمن شیر برمی گردد و با ماجراهایی روبرو می شود….
هادی به منظور انجام تحقیقات خود جهت فیلمسازی روانه کرواسی می شود. عزیز دوست هادی در جریان مسافرت او به کرواسی با در اختیار قرار دادن یک نوار کاست، یک قطعه عکس، و یک نیمه پلاک از وی برای یافتن دختری بنام فاطمه کمک می گیرد هادی بوسیله آشنایی با زنی بنام حنیفه که آشنا به زبان فارسی است به جستجوی فاطمه می پردازند. در این میان هادی پی به رابطه قبلی عزیز و فاطمه برده و متوجه می شود که آنها قصد ازدواج داشته اند که این مطلب توسط اصغر دوست مشترک میان عزیز و هادی پنهان می شود. پلیس کرواسی هادی را بعلت نداشتن ویزای آن کشور از کرواسی بیرون کرده و هادی و حنیفه در جستجوی فاطمه به بوسنی و جبهه جنگ منتقل می شوند. هادی در جریان درگیری نیروهای بوسنیایی صرب مجروح شده و به عقب منتقل می شود. فاطمه نیمه پلاک را بدون یافتن هیچ اطلاعاتی از آن پیدا نمی کند.
فیلمی زیبا از دفاع مقدس محصول ۱۳۷۶ و کارگردانی اکبر حر.
خلاصه: در زمان جنگ تحمیلی به یک گردان غواص مأموری داده می شود ضمن نفوذ به جزیره های عراق ـ ام الرصاص و ماهی ـ نقطه مشکوکی را در آن جا شناسایی کنند که در واقع مخفی گاه مهمات شیمیایی عراق است. با سرگرم کردن عراقی ها پیش قراولان فتح فاو وارد منطقه می شوند و …
بازیگران: حسن عباسی، محمد برسوزیان، حبیب اله الهیاری، شهرزاد صفوی، سیدمحسن خرم دره
داستان این فیلم در سال ۱۳۶۷ میگذرد. در زمانی که لیلا و امیرعلی، زن و شوهری که زندگی خود را وقف بیمارستان صحرایی در جبهه جنوب کردهاند. امیرعلی و همسرش به دلیل سالها کار در آنجا به حال و هوای جبهه وابستگی شدیدی پیدا کردهاند، اما اعلام خبر آتشبس و بعد حمله نیروهای عراقی به بیمارستان، این زوج را در آزمایشی دشوار قرار میدهد.
سربازان عراقی درصدد هستند تا مردان یک روستای مرزی را به جبهه ببرند، اما آن ها ریشه خود را ایرانی می دانند. به همین دلیل شبانه تصمیم به فراری دادن جوان ها می گیرند. قضیه لو می رود و عراقی ها دستور دستگیری همه مردان جوان روستا را می دهند. در این بین مردم شورش می کنند و سرهنگ و سربازان عراقی را در پاسگاه زندانی می کنند و آماده کوچ به طرف ایران می شوند، اما باز درگیری میان سربازان عراقی و مردم صورت می گیرد و سرهنگ عراقی اویاق خان، بزرگ روستا را مجبور می کند که یا تسلیم شود و یا بپذیرد که مردم روستایش مانند مردم حلبچه در یک بمباران شیمیائی کشته شوند. اویاق خان بدون اینکه مردم روستا قبول کنند تسلیم می شود، اما مردم می فهمند و با سربازان عراقی درگیر می شوند و در انتها پرچم خونین ایران را به احتزاز در می آوردند.